Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@07:54:11 GMT

۵ واقعیت درباره کوسه‌ها که شما را شگفت‌زده می‌کند

تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۲۲۴۲۸

۵ واقعیت درباره کوسه‌ها که شما را شگفت‌زده می‌کند

 تنوع گونه‌های مختلف در کوسه‌ها به بیش از ۵۰۰ نوع می‌رسد. بعضی از آن‌ها اندازه‌ای کوچک‌تر از دست انسان دارند و بعضی هم می‌توانند به اندازه یک اتوبوس رشد کنند. با توجه به اینکه تعداد زیادی گونه منحصربه‌فرد وجود دارد، برخی از ویژگی‌ها ممکن است برای یک گونه صدق کند، اما برای گونه‌ای دیگر متفاوت باشد.

به گزارش دیجیاتو، کوسه‌ها صد‌ها میلیون سال است که در کره زمین زندگی می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگرچه آن‌ها در طی این سال‌ها مراحل تکامل را طی کرده‌اند، اما به‌نظر می‌رسد این روز‌ها با خطر جدی انقراض روبه‌رو هستند. براساس مطالعه‌ای که در سال ۲۰۲۱ در مجله نیچر منتشر شد، تعداد آن‌ها بین سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۸ عمدتاً به‌دلیل صید بی‌رویه به میزان ۷۱/۱ درصد کاهش یافته است.

۱. کوسه‌ها می‌توانند صد‌ها سال زندگی کنند

کوسه‌ها یکی از طولانی‌ترین طول عمر‌ها را در مقایسه با سایر حیوانات دارند. براساس مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۶ در مجله ساینس منتشر شد، کوسه گرینلند در میان مهره‌داران شناخته‌شده روی زمین طولانی‌ترین عمر را دارد. محققان دریافتند که گونه‌هایی در اقیانوس شمالی حداقل ۲۷۲ سال عمر می‌کنند و اغلب تا سن ۱۵۰ سالگی به بلوغ نمی‌رسند. دانشمندان تخمین زده‌اند که کوسه‌های گرینلند می‌توانند حداقل ۴۰۰ سال عمر کنند.

قدیمی‌ترین شواهد فسیلی کوسه‌ها به ۴۵۰ میلیون سال قبل برمی‌گردد. یعنی این موجودات حداقل ۹۰ میلیون سال قبل از درختان و ۱۹۰ میلیون سال قبل از دایناسور‌ها در زمین زندگی می‌کرده‌اند. این شواهد نشان می‌دهد که کوسه‌ها از پنج انقراض دسته‌جمعی جان سالم به‌در برده‌اند.

۲. کوسه‌ها می‌توانند برای محیط‌زیست مفید باشند

کوسه‌های ببری، یکی از شکارچیان اصلی استرالیا هستند که به اکوسیستم کمک می‌کند تا به رویداد‌های آب‌وهوایی شدید واکنش نشان دهند. طعمه‌های این کوسه‌ها، ازجمله لاک‌پشت‌های سبز، پرندگان دریایی و خرس‌ها اغلب از آب‌های کم‌عمق و مناطقی که پوشیده از علف‌های دریایی هستند، دوری می‌کنند. «مایکل هیتاوس»، زیست‌شناس دریایی و پروفسور کالج Arts, Sciences & Education در دانشگاه بین‌المللی فلوریدا در میامی، عقیده دارد که این علف‌های دریایی می‌توانند به‌صورت بوته‌مانند رشد کرده و خانه‌ای امن برای بچه ماهی‌ها، میگو‌ها و خرچنگ‌ها فراهم کنند.

از طرفی، علف دریایی کربن موجود در جو را جذب کرده و از آن برای رشد و ساخت بدن خود استفاده می‌کند. وقتی علف‌های دریایی می‌میرند، مواد مرده در رسوبات کف اقیانوس مدفون شده و کربن از چرخه خارج می‌شود. محققان درحال‌حاضر در تلاشند تا ببینند که آیا گونه‌های دیگری از کوسه‌ها هم در این پدیده نقش دارند و آیا چنین چیزی در قسمت‌های دیگر دریا مانند صخره‌های مرجانی رخ می‌دهد یا خیر. «هیتاوس» معتقد است که شاید این پدیده تحت کنترل چیزی بیش از یک کوسه ببری است و احتمالاً گونه‌های بزرگ‌تر هم در کمک به اکوسیستمی که در آن زندگی می‌کنند، نقش دارند.

۳. بارداری کوسه‌ها می‌تواند بیش از ۳ سال طول بکشد

الگو‌های تولید مثل در کوسه‌ها متفاوت است. به‌طور متوسط، کوسه‌ها پس از ۱۱ یا ۱۲ ماه بارداری به دنیا می‌آیند، اما برخی از آن‌ها، مانند کوسه‌های بالدار می‌توانند بیش از سه سال باردار باشند.

«جاسمین گراهام»، رئیس و مدیرعامل شرکت Minorities in Shark Sciences، مستقر در برادنتون فلوریدا، می‌گوید برخی از کوسه‌ها مانند کوسه‌های ماکو و کوسه‌های گاو نر، زنده‌زا هستند؛ درحالی‌که کوسه‌های دیگر مانند گربه‌کوسه‌ها تخم‌گذاری می‌کنند.

۴- کوسه‌ها صدا نمی‌زنند

کوسه‌ها موجودات ساکتی هستند، چون اندامی برای تولید صدا ندارند. آن‌ها به‌جای صحبت‌کردن از طریق زبان بدن با هم ارتباط برقرار می‌کنند. به عنوان مثال، زیگزاگ می‌روند، می‌لرزند یا فک خود را به حرکت درمی‌آورند.

۵-کوسه‌ها می‌توانند جریان الکتریکی را حس کنند

کوسه‌ها حس ششم دارند؛ آن‌ها می‌توانند جریان‌های الکترومغناطیسی نانوسکوپی را دریافت کنند. این حس ششم به آن‌ها کمک می‌کند تا در اقیانوس حرکت کنند و برای خود طعمه یا حتی جفت پیدا کنند. دانشمندان معتقدند تکانه‌های الکتریکی دقیقی که مغز یک طعمه به قلبش می‌فرستد، برای کوسه‌ها قابل تشخیص است. از این طریق آن‌ها می‌توانند طعمه‌ای را که پنهان شده است، به‌راحتی پیدا کنند.

با این حس ششم، کوسه‌ها حیوانات بیمار و ضعیف را شکار کرده و نقش مهمی در حفظ سلامت اکوسیستم دریایی ایفا می‌کنند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: کوسه علمی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۲۲۴۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کشف شگفت انگیز سرنخ‌های ژنتیکی افسردگی

فرارو- از توصیف تجربیات اصلی افسردگی تغییرات در انرژی، فعالیت، تفکر و خلق و خو بیش از ده هزار سال می‌گذرد. واژه افسردگی حدود ۳۵۰ سال است که مورد استفاده قرار می‌گیرد. با توجه به چنین پیشینه طولانی‌ای ممکن است شگفت زده شوید اگر بدانید که متخصصان در مورد چیستی افسردگی و هم چنین درباره نحوه تعریف یا علت بروز آن با یکدیگر اجماع نظر ندارند. با این وجود، بسیاری از کارشناسان با این موضوع موافق هستند که افسردگی خانواده بزرگی از بیماری‌ها به علل و سازوکار‌های مختلف است. این امر باعث می‌شود تا  انتخاب بهترین درمان برای هر فرد چالش برانگیز باشد.

افسردگی واکنشی در برابر افسردگی درون زاد

به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، یک استراتژی آن است که انواع فرعی افسردگی را جستجو کرده و ببینید که آیا ممکن است با انواع مختلف درمان بهتر عمل کنند یا خیر. یک مثال در این باره مقایسه افسردگی واکنشی با افسردگی درون زاد است. افسردگی واکنشی (هم چنین به عنوان افسردگی اجتماعی یا روانی نیز شناخته می‌شود) ناشی از قرار گرفتن در معرض رویداد‌های استرس زای زندگی است. این موارد ممکن است مورد تعرض واقع شدن یا مواجهه با از دست دادن یک عزیز باشد و یک واکنش قابل درک به یک محرک خارجی قلمداد می‌شوند.

در مقابل، افسردگی درون زاد (که به عنوان افسردگی بیولوژیکی یا ژنتیکی نیز قلمداد می‌شود) توسط چیزی در درون ایجاد می‌شود مانند ژن‌ها یا شیمی مغز. بسیاری از افرادی که به صورت بالینی در زمینه سلامت روان کار می‌کنند این نوع از تقسیم بندی را می‌پذیرند. با این وجود، پژوهشگرانی از دانشگاه سیدنی این تقسیم بندی را بیش از اندازه ساده قلمداد کردند. آنان به این موضوع پرداختند که ژن‌ها و رویداد‌های استرس زای زندگی ممکن است به صورت جداگانه در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند، اما همزمان با افزایش خطر ابتلا به افسردگی یک فرد با یکدیگر در تعامل هستند. شواهد نشان می‌دهند که در  قرار گرفتن در معرض عوامل استرس زا یک جزء ژنتیکی وجود دارد. برخی از ژن‌ها روی مواردی مانند شخصیت یا کاراکتر تاثیر می‌گذارند. برخی از ژن‌ها بر نحوه تعامل ما با محیط تاثیر می‌گذارند.

در نتیجه، آن تیم تحقیقاتی در دانشگاهی سیدنی تصمیم گرفتند نقش ژن‌ها و عوامل استرس زا را بررسی کنند تا متوجه شوند آیا طبقه بندی افسردگی به عنوان واکنشی یا درون زاد معتبر است یا خیر. افراد مبتلا به افسردگی به پرسش‌هایی درباره قرار گرفتن در معرض رویداد‌های استرس زای زندگی پاسخ دادند. محققان دانشگاه سیدنی DNA نمونه‌های بزاق آن افراد را برای محاسبه مخاطرات ژنتیکی آنان برای اختلالات روانی مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. سوال آنان ساده بود این که آیا خطر ژنتیکی برای افسردگی، اختلال دو قطبی، اسکیزوفرنی، اختلال کم توجهی – بیش فعالی* (ADHD)، اضطراب  و روان رنجوری* (Neuroticism) بر قرار گرفتن گزارش شده افراد در معرض رویداد‌های استرس زای زندگی تاثیر می‌گذارد یا خیر.

شاید بپرسید آن محققان چرا برای محاسبه خطر ژنتیکی اختلالات روانی در افرادی که پیش‌تر دچار افسردگی بودند به پژوهش پرداختند و کم و بیش بودن این واریانت در افراد مختلف متفاوت است. حتی افرادی که پیش‌تر به افسردگی دچار بوده اند نیز ممکن است خطر ژنتیکی کمی برای آن داشته باشند.  این افراد ممکن است به دلیل برخی علل دیگر دچار افسردگی شده باشند.

محققان دانشگاه سیدنی خطر ژنتیکی شرایطی به جز افسردگی را به چند دلیل بررسی کردند. نخست آن که واریانت‌های ژنتیکی مرتبط با افسردگی با افسردگی مرتبط با سایر اختلالات روانی همپوشانی دارند. نکته دوم آن که دو فرد مبتلا به افسردگی ممکن است واریانت ژنتیکی کاملا متفاوتی داشته باشند. بنابراین، محققان قصد داشتند شبکه گسترده‌ای برای بررسی طیف وسیع تری از واریانت‌های ژؤنتیکی مرتبط با اختلالات روانی ایجاد کنند.

اگر تقسیم بندی افسردگی به دو دسته واکنشی و درون زاد معتبر باشد انتظار می‌رود افرادی که مولفه ژنتیکی کم تری در افسردگی خود دارند (گروه واکنشی) رویداد‌های استرس زای زندگی را گزارش کنند. هم چنین انتظار می‌رود افرادی که دارای مولفه ژنتیکی بالاتری هستند (گروه درون زاد) رویداد‌های استرس زای کم تری را گزارش کنند.

با این وجود، پس از مطالعه بیش از ۱۴ هزار فرد مبتلا به افسردگی نتیجه کاملا برعکس آن چه انتظار می‌رفت حاصل شد. محققان دریافتند افرادی که در معرض خطر ژنتیکی بالاتری برای افسردگی، اضطراب، اختلال کم توجهی – بیش فعالی یا اسکیزوفرنی قرار دارند می‌گویند که در معرض استرس‌های بیش تری قرار گرفته اند. مواجهه با حمله از طریق سلاح، تجاوز جنسی، سانح رانندگی مشکلات حقوقی و مالی و سوء استفاده و مورد بی توجهی قرار گرفتن در دوران کودکی در افرادی که خطر ژنتیکی بالاتری برای افسردگی، اضطراب، اختلال کم توجهی – بیش فعالی یا اسکیزوفرنی داشتند شایع‌تر بود.

ژن‌ها چگونه نقش ایفا می‌کنند؟

خطر ژنتیکی اختلالات روانی حساسیت افراد را نسبت به محیط تغییر می‌دهد. دو نفر را تصور کنید یکی با خطر ژنتیکی بالا برای افسردگی و دیگری با خطر ژنتیکی پایین برای افسردگی. آن دو نفر شغل شان را از دست می‌دهند. فرد آسیب پذیر از نظر ژنتیکی از دست دادن شغل را به عنوان تهدیدی برای ارزش خود و موقعیت اجتماعی اش تجربه می‌کند. احساس شرم و ناامیدی در او وجود دارد. او از ترس از دست دادن شغل دیگر نمی‌توانند خود را مجبور کنند به دنبال شغل دیگری باشد. برای فرد دیگر از دست دادن شغل کم‌تر با چنین احساسی همراه است. آن دو نفر یک رخداد را به گونه‌ای متفاوت درونی می‌کنند و آن را به شکلی متفاوت به یاد می‌آورند.

خطر ژنتیکی برای اختلالات روانی همچنین ممکن است باعث شود افراد در محیط‌هایی قرار بگیرند که اتفاقات بدی در آن رخ می‌دهد. برای مثال، خطر ژنتیکی بالاتر برای افسردگی ممکن است بر عزت نقس تاثیر بگذارد و فرد را بیش‌تر در معرض روابط ناکارآمد قرار دهد که سپس تبدیل به روابطی بد خواهند شد.

مطالعه محققان برای افسردگی چه معنایی دارد؟

نخست آن که نتیجه مطالعه تایید می‌کند که ژن‌ها و محیط مستقل نیستند. ژن‌ها بر محیط‌هایی که در نهایت در آن زندگی می‌کنیم و بر رخداد‌های پس از آن تاثیر می‌گذارند. ژن‌ها هم چنین بر نحوه واکنش ما به آن رویداد‌ها تاثیر می‌گذارند.

دوم آن که نتیجه مطالعه محققان استرالیایی از تمایز بین افسردگی واکنشی و درون زاد پشتیبانی نمی‌کند. ژن‌ها و محیط‌ها تعامل پیچیده‌ای دارند. در اکثر موارد افسردگی ترکیبی از ژنتیک، بیولوژی و عوامل استرس زا است.

سوم آن که افراد مبتلا به افسردگی که مولفه ژنتیکی قوی تری در افسردگی خود دارند گزارش می‌دهند که زندگی شان با عوامل استرس زای جدی تری نشانه گذاری شده است.  بنابراین، از نظر بالینی افرادی که آسیب پذیری ژنتیکی بالاتری دارند ممکن است از یادگیری تکنیک‌های خاص برای مدیریت استرس خود بهره‌مند شوند. این ممکن است به برخی از افراد کمک کند تا در وهله نخست احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش دهند. هم چنین، ممکن است به برخی از افراد مبتلا به افسردگی کمک کند تا مواجهه مداوم خود را با عوامل استرس زا را کاهش دهند.

اختلال کم توجهی – بیش فعالی یک اختلال عصبی رشدی است که با اختلال عملکرد اجرایی و علائمی همچون نقص در توجه و تمرکز، بی احتیاطی، بیش فعالی و تکانشگری که فراگیر، مخرب و در عین حال برای سن فرد غیرطبیعی هستند مشخص می‌شود.

*روان رنجوری یا روان آزرده گرایی یک تمایل طولانی مدت به یک حالت عاطفی منفی یا اضطراب است. روان رنجوری یک بیماری نیست بلکه یک ویژگی شخصیتی است. افراد مبتلا به روان رنجوری تمایل بیشتری به افسردگی دارند و بیش‌تر از دیگران احساس گناه، حسادت، عصبانیت و اضطراب می‌کنند.

دیگر خبرها

  • کشف شگفت انگیز سرنخ‌های ژنتیکی افسردگی
  • آمار شگفت‌انگیز مهدی قائدی در این فصل لیگ امارات
  • خفاش شگفت‌انگیز 6 گِرمی که زیر «برگ» زندگی می‌کند(+عکس)
  • تصاویر شگفت‌انگیز جیمزوب از سحابی سر اسب 
  • هشدار درباره وضعیت پرسپولیس و استقلال
  • نسبت به حق‌آبه مردم کهگیلویه و بویراحمد بی‌مهری شد
  • ۷ موجود زنده‌ای که می‌توانند سیارۀ ما را نجات دهند
  • (تصاویر) شگفت‌انگیزترین اکتشافات در دل دریاها؛ از خوک باربی تا مارماهی کور ژلاتینی
  • علّت تغییر رویکرد احتمالی اسرائیل در برابر حماس/ امن‌ترین نقطه دریایی در سطح جهان
  • بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»